تجرد نفس
علامه حسن زاده در کتاب دروس معرفت نفس درس صد و یکم در اثبات مجرد بودن نفس و اینکه نفس انسانی حدوثا جسمانی و بقائا روحانی است می فرماید:
طفره مطلقا چه در حسیات و چه در عقلیات باطل است و نفس انسانی حدوثا جسمانی است و بقائا روحانی. یعنی در ماده منی قوه ای منطبع است که متدرجا اشتداد وچودی می یابد و موچودی می گردد که امتداد وجودی او از زمین مادّه و جسمانیت تا آسمان روح و عقلیات می گردد که هم نفس است که مدبّر بدن و متصرف آن است و هم عقل است که کار مفارق را می کند؛ و با برهان ثابت شده که این نیروی متکوّن در ماده به حسب ارتقا و اعتلای وجودش به جایی می رسد که می توان در عین حال که تعلق و تصرف به بدن دارد تصرف در ماده کاینات کند و جهان به منزلت بدن او گردد که تکوینیات مثل اعضا و جوارح او در تحت اطاعت او مسخّر فرمانش باشند.[1]
و از جمله ادلّه ای که برای تجرد نفس آورده اند اینست که علم مجرد است همچنان که در محل خود ثابت شده پس مدرک صور علمی و به تعبیری وعاء علم هم باید مجرد باشد. شاهد بر این مطلب اینست که امیر المومنین علی علیه السلام فرموده اند: کُلُّ وِعَاءٍ یَضِیقُ بِمَا جُعِلَ فِیهِ إِلّا وِعَاءَ الْعِلْمِ فَإِنَّهُ یَتَّسِعُ بِه. روشن است که ظرف علوم اگر مادی بود با قرار گرفتن علوم در آن، فضایی از آن را اشغال می کرد و مضیق می شد نه اینکه وسعت پیدا کند.
پس نفس که مدرک صور است مجرد است.
دلیل دیگر بر تجرد نفس اینست که نفس در خواب و شبه آن از بدن طبیعی بی نیاز می شود چون نفس در عالم خواب بدن مثالی را به کار میگیرد و آن را تحریک می کند و به آن فاعل و منفعل می شود.[2] و در عالم رؤیا به کشف و ادراک مطالب و معارف پوشیده ای پی می برد که در بیداری به آنها آگاهی نداشت. پس نفس غیر از بوده و عاری از مقیّدات زمان و مکان است.